همونطور که قول داده بودیم بخش خاطرات قدیمی روستا شروع بکار کرد.
قبل از هر توضیحی میریم سراغ یکی از اون خاطرات قدیمی که شاید برای شما هم یادآور روزهای خوش گذشته باشه. توجه داشته باشید که ما این خاطرات رو به روایت از قدیمی ها میگیم و خودمون سن و سالمون به اونوقتها قد نمیده !!!
از جمله خاطراتی که از اون قدیم ترها واسه من تعریف کردن و من هم اینجا واسه شما می نویسمش یکیش اینه که:
او قدیما که مثل الان گاز کشی نبود و اینهمه امکاناتی که الان هست وجود نداشت واسه همین مردم تو زمستونها که هوا خیلی از الان هم سردتر بوده و بارندگی هم بیشتر ، واسه گرم کردن خونه ها از کرسی استفاده میکردن؛ محظ اطلاع اون دسته از عزیزانی که کرسی ندیدن عرض کنم که کرسی به این شکل بوده که هر کسی تو خونه کرسی داشته وسط خونشو یه دونه گودال به عمق تقریبا 30 سانتی متر میکنده بعد توی این گودال یک مقدار آتیش که به قول قدیمیها به اون خٌل هم میگفتن میریختن البته نه به طور مستقیم بلکه اون آتیش ها رو توی یک ظرف میریختن و سپس توی گودال میذاشتن خلاصه بعد از این که این کار رو کردن اون کرسی رو که چهار تا پایه داره و تقریبا 50 سانتی متر هم ارتفاع داره رو روی اون گودال میذاشتن و یه دونه لحاف که اون هم از پشم گوسفند تهیه شده بوده رو روی اون میکشیدن و همه ی افراد خانواده به زیر اون میرفتن که البته در بعضی موارد هم پای یک نفر از اعضای خونه میسوخت و خلاصه از این جور برنامه ها که همیشه پیش میومده.
آتیشی که توی کرسی میریختن هم از کودهای حیوانی که توی فصل تابستون ذخیره میکردن واسه سوخت زمستون و بوته های خاری که از بیابون می آوردن تهیه میکردن. حالا اون غذاهایی که با اون آتیشها درست میکردن واسه صبحونه هم بماند که چه طعم و مزه ی خوبی داشتن.
خلاصه بعد از گذشت سالها که مردم از این نوع سیستم برای گرمایش خونه ها استفاده می کردن بالاخره نفت و بخاری نفتی جای این سیستم رو گرفت و حالا مردم باید از سیستم جدید واسه گرم کردن خونه ها استفاده میکردن. کم کم من هم یه چیزهایی یادم میاد و این خاطره واسه خودم هم زنده میشه.
مردم واسه خرید نفت توی صفها طولانی جمع میشدن و نفت از طریق شعبه نفتی که توی روستا بود بین مردم تقسیم میشد. هرکسی رو که میدیدیم یه دونه بشکه و یا چندتا بیست لیتری به دست داشت و واسه اینکه سوخت زمستون رو تهیه کنه توی صف می ایستاد. بعد از اینکه نفت رو میخریدن از این نفت واسه بخاری ها که دیگه کم کم جای کرسی رو گرفته بودن استفاده میکردن. این برنامه ادامه داشت تا چند سال پیش که روستا گاز کشی شد و مردم همه از نعمت گاز طبیعی برخوردار شدند. اما خوب به هر حال استفاده از این نوع سوختها هم خاطرات شیرینی رو برای مردم به همراه داشت که من خواستم شما هم یاد اون خاطرات بیفتید.
تا خاطرات بعدی شما رو به خدا میسپارم. شاد باشید...
فرزند حاج کرمعلی در سال1343 به دنیــا آمـد. او پـاسدار رشیدی بود. دارای خـلق نیکو و اخـلاص زیاد، به راستی هنگامی که میخواهیم شهـید افخمی را معرفی کنیم، خصوصاً درمورد اخلاص او در بیان واژه ها میمانیم.
ایشـان بعد از مدت دو سـال دوران ابتـدایی، مابقی تحصیلات خود را تا پایان راهنمایی در روستای خیرآباد گذراند، سپس با ادامه ی تحصیل موفق به اخذ دیپلم فنی از هنرستان شهرکرد شد، وی با احساس مسئولیت با همکاری چند تـن از برادران پاسدار حوزه ی مقاومت دزک را تأسیس نموده و در آن به فعالیت پرداخت، بعد از مدتی با اعزام به جبهه در تاریخ 28/7/1362 در سـن 19 سالگی در عملیات والفجر 4 به درجه ی رفیـع شهـادت که هـمواره آرزویـش بـود رسید.
یکی از کـارهای ایشـان تـأسیس پـایـگاه مقـاومـت بسیج در روستـای خـود، خیرآباد، بود و دیگری تأسیس کتابخانه روستا.
او در امـر آبـاداني و ایجـاد شبـکه ي بـرق و آب روستـاي خيـرآباد نقش اساسي و بسزايي داشت.
ايشان در رعـايت شئونـات اسـلامي بسيـار دقيـق و حسـاس بودند، در حضور خود به هيچ عنوان اجـازه ي غيبت و تهمت را نمـيدادند. به کـارهاي فرهنگي و ريشه اي جهت نوجوانان و جوانان اهميت فوق العاده ميدادند. دررعايت حفظ بيت المال کوشا بودند. مسجد را مهمترين جايگاه برای حضور و حصول ميدانستند و بسيار سفارش مينمودند.
روستاي خير آباد، روستايي کوچک از روستاهاي استان چهار محال و بختياري و از توابع شهرستان کيار ميباشد. اين روستا داراي1500 نفر جمعیت بوده و در 25 کیلومتر مرکز استان، شهرکرد، قرار گرفته است.
شغل مردم کشاورزی و دامداری بوده و طی سالهای اخیر اکثر نیروی کار روستا در شغل بتن ریزی و راه و ساختمان مشغولاند.
مردم روستـای خیرآبـاد دارای روحیـه مذهبی قوی بوده و در امور خیر اتحاد خوبی بـا هم دارند.
روستـای خیـرآبـاد دارای 9 شهـید میباشد که هر کدام از آنها از بهترین جوانان و مردان نیک روستا بودهاند و اینک در گلستـان شهدا که در ضلع جنوب شرقی روستا است آرمیدهاند تـا قبـور مطهـرشـان پرچمـی بـرای هـدایت نسـلهـا و مـردم روستا باشد که راه را گم نکنند و آیندگان با دیدن این قبور نورانی بپرسند که چرا و چگونه؟
درودی به زیبایی نام اهورا مزدا، به بزرگی فلات آریایی، به زرینی برگهای اوستا، به بزرگی تاریخ پارس، و به گرمی آتش مقدس زرتشت؛ (هدیه به تو که از نسل کوروش و داریوشی)
با سلام و درود به دوستان و همشهریان عزیز. به اولین و تنهاترین وبسایت روستای خیرآباد خوش آمدید این وبسایت کار خود را به طور رسمی از سال 1391 شروع کرده است. از دوستان عزیز که مایل به همکاری با ما می باشند تقاضا می کنیم با عضویت در وبسایت و ارسال مطالب به ما کمک کنند تا مطالب با نام خودتان در وبسایت نمایش داده شود. هدف از ساخت این وبسایت معرفی روستای خیرآباد به کلیه هموطنان می باشدو ما از این کار هیچ قصد دیگری نداریم. پس از شما دوستان و بازدید کنندگان عزیز خواهشمندیم زیاد به مسائل حاشیه ای حساس نشوید. متشکریم.
پل ارتباطی :09130807858